مذهبی

در این سایت مطالب مذهبی و یکم غیر مذهبی قرار میدم

مذهبی

در این سایت مطالب مذهبی و یکم غیر مذهبی قرار میدم

من محسن امیری هستم 14 سال دارم میخوام این سایت را برای هدایت مردم درست کنم
امید وارم شما هم مرا کمک کنید
التماس دعا

بایگانی

محرم و نامحرم

محسن امیری | چهارشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۰۶ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

محرم و نامحرم

محرمیت از راه شیر زنانى که ازدواج با آنان حرام است

احکام حجاب و نگاه به نامحرم و فعالیت اجتماعى بانوان



محرم و نامحرم محرم به کسى گفته میشود که به دلیل ارتباط نسبى یا سببى یا شیرى , ازدواج بااو حرام است .
انسان میتواند به محارم خود به طور عادى و آزاد نگاه کند و برآنها لازم نیست در حضور او حجاب داشته باشند.
کسانى که با هم محرم نیستند باید در معاشرت با هم حجاب را مراعات کنند و حریم نگه دارند و باهم خلوت نکنند و احکام دیگرى که در جاى خود بیان خواهد شد.
محدودیتهایى دین در روابط محرم و نامحرم , نوعى پیشگیرى از انحرافات جنسى و مفاسد اخلاقى و باعث حفظ نهاد خانواده و سلامت جامعه است .
چه کسانى محرم یا نامحرمند؟ (مسأ له 1806) زنان به مردان از سه راه محرم میشوند: اول از راه نسب , دوم ازراه رضاع , سوم از راه ازدواج .
کسانى که از راه نسب به انسان محرمند, عبارتند از: 1. پدر و مادر و هر چه بالا روند, مانند پدر بزرگ و مادر بزرگ .
2. اولاد و هر چه پایین روند, مانند نوه و نتیجه .
3. خواهر و برادر و هرچه پایین روند, مانند خواهرزاده و برادر زاده .
4. عمو و عمه و هر چه بالا روند مانند عمو و عمه پدر یا مادر.
5. دایى و خاله و هرچه بالا روند مانند دایى و خاله پدر و مادر.
کسانى که از راه رضاع به انسان محرمند همانها هستند که از راه نسب محرم هستند, مانند پدر, مادر, فرزند, خواهر, برادر, عمو, عمه , دایى و خاله رضاعى و نیز مادر زن رضاعى و دختر زن رضاعى و زن پدر رضاعى و زن پسررضاعى .
کسانى که از راه ازدواج به انسان محرم میشوند: 1ـ مادر زن و هر چه بالا روند مانند مادر مادر زن .
2ـ دختر زن و هر چه پایین رود, مانند دختر دختر زن .
3ـ زن پدر یعنى نامادرى و هر چه بالا رود, مانند زن اجداد.
4ـ زن پسر یعنى عروس وهر چه پایین رود مانند زن نوه و نتیجه .
کسانى هم هستند که به انسان محرم نیستند ولى ازدواج با آنها حرام است ماننددختر نسبى یا رضاعى زنى که انسان با او زنا کرده است و خواهر و مادر ودختر نسبى یا رضاعى پسرى که انسان با او لواط کرده است .
(مسأ له 1807) خواهر و برادرى که به هم محرمند سه قسمند: اول : خواهر و برادر پدرى ومادرى که پدر و مادرشان یکى باشد.
دوم : خواهر و برادر پدرى که فقط پدرشان یکى است .
سوم : خواهر و برادر مادرى که فقط مادرشان یکى باشد.
اما اگر مردى از همسر خود اولاد پسر و دختر دارد و همسر جدیدى میگیردکه او هم از شوهر قبلى خود پسر و دختر دارد, دختر و پسرهاى همسر اول , به دختر و پسرهاى همسر دوم , محرم نیستند چون نه پدرشان یکى است و نه مادرشان .
بنابراین نمیتوانند در یک خانه مثل برادر و خواهر حقیقى با هم زندگى کنند.
ولى اگر همسر دوم از این شوهر جدید اولاددار شود, اولاد او به اولاد قبلى شوهرش محرمند, زیرا پدرشان یکى است .
(مسأ له 1808 ) اگر زن از شوهر دیگرش دخترى داشته باشد, انسان میتواندآن دختر را براى پسر خود که از آن زن نیست عقد کند و نیز اگر دخترى را براى پسر خود عقد کند میتواند با مادر آن دختر ازدواج نماید.
(مسأ له 1809) عمو و عمه اى که به انسان محرمند, سه قسمند: اول عمو و عمه پدرى و مادرى که پدر ومادرشان با پدر و مادر پدر انسان یکى است .
دوم عمو و عمه پدرى که فقط پدرشان با پدر پدر انسان یکى است .
سوم عمو و عمه مادرى که فقط مادرشان با مادر پدر انسان یکى است .
اما عمو و عمه برادر و خواهر مادرى انسان به انسان محرم نیستند زیرا عمو وعمه آنها عمو و عمه انسان نیستند یعنى برادر و خواهر پدر انسان نیستند.
توضیح : زنى که دو شوهر کرده و از هر کدام اولاد دارد عمو و عمه اولاد شوهراول با عمو و عمه اولاد شوهر دوم یکى نیستند پس عمو و عمه اولاد شوهراول به اولاد شوهر دوم و به عکس محرم نیستند.
(مسأ له 1810) دایى و خاله اى که به انسان محرمند سه قسمند: دایى و خاله پدر و مادرى که پدر و مادرشان با پدر و مادر مادر انسان یکى است .
دایى و خاله پدرى که فقط پدرشان با پدر مادر انسان یکى است .
دایى و خاله مادرى که فقط مادرشان با مادر مادر انسان یکى است .
اما دایى و خاله برادر و خواهر پدرى انسان به انسان محرم نیستند, زیرا دایى وخاله آنها دایى و خاله انسان نیستند یعنى برادر و خواهر مادر انسان نیستند.
توضیح : مردى که دو زن گرفته و از هر کدام اولاد دارد دایى و خاله اولاد زن اول با دائى و خاله اولاد زن دوم یکى نیستند, پس دایى و خاله اولاد زن اول به اولاد زن دوم و به عکس محرم نیستند.
(مسأ له 1811) عمه و خاله پدر و عمه و خاله پدر پدر یا مادر پدر و عمه و خاله مادر و عمه و خاله مادر مادر یا پدر مادر هر چه بالا روند به انسان محرمند.
(مسأ له 1812 ) مسأ له هایى که در مورد پدر و مادر, اولاد, خواهر و برادر, عموو عمه , دایى و خاله گفته شد هم نسبى را شامل میشود و هم رضاعى را یعنى همانطور که مادر و خواهر و عمه و خاله نسبى به انسان محرم هستند, مادر ودختر و خواهر و عمه و خاله رضاعى هم به انسان محرم هستند و همانطور که پدر و پسر برادر وعمو و دایى نسبى به انسان محرم هستند, پدر و پسر و برادرو عمو و دایى رضاعى هم به انسان محرمند.
(مسأ له 1813) دختر عمو و دختر عمه و دختر دایى و دختر خاله به انسان محرم نیستند و همینطور پسر عمو و پسر عمه و پسر دایى و پسر خاله به انسان محرم نیستند.
(مسأ له 1814) زن عمو اگر خاله انسان باشد به انسان محرم است و زن دایى اگرعمه انسان باشد به انسان محرم است و گرنه زن عمو و زن دایى و همینطورشوهر عمه و شوهر خاله به انسان محرم نیستند.
(مسأ له 1815) زن عمو و زن دایى اگر مادر زن انسان باشند (یعنى انسان بادختر عمو یا دختر دایى خود ازدواج کرده باشد) به انسان محرمند.
(مسأ له 1816) زن پدر خود انسان , و زن پدر پدر انسان , و زن پدر مادر انسان به انسان محرمند و ازدواج با آنها تا آخر عمر حرام است .
اما زن پدر زن انسان به انسان محرم نیست و حکم مادر زن را ندارد.
(مسأ له 1817) عروس خود انسان یعنى همسر پسر انسان و عروس پسر انسان یعنى همسر نوه انسان و عروس دختر انسان یعنى همسر نوه دخترى انسان به انسان محرمند.
اما عروس زن انسان یعنى همسر پسر زن انسان به انسان محرم نیست .
(مسأ له 1818) از اینجا حکم عکس مسأ له قبل نیز معلوم میشود یعنى پدر پدرشوهر انسان به انسان محرم است و همچنین پدر مادر شوهر انسان به انسان محرم است .
(مسأ له 1819) پدر و جد شوهر, هر چه بالا روند, و پسر و نوه پسرى ودخترى او هر چه پایین آیند چه در موقع عقد باشند, یا بعدا به دنیا بیایند به زن او محرم هستند.
(مسأ له 1820) داماد خود انسان یعنى شوهر دختر انسان و داماد پسر انسان یعنى شوهر دختر پسر انسان و داماد دختر انسان یعنى شوهر دختر دخترانسان به انسان محرمند.
اما داماد شوهر انسان یعنى شوهر دختر شوهر انسان به انسان محرم نیست .
(مسأ له 1821) اگر کسى زنى را براى خود عقد نماید, اگر چه با او نزدیکى نکند, مادر زن او به او محرم است , چه مادر نسبى زن باشد چه مادر رضاعى او,و همچنین است مادر مادر زن و هر چه بالا رود.
(مسأ له 1822 ) اولاد شوهر انسان و نوه هاى پسرى و دخترى او به انسان محرمند.
(مسأ له 1823) اولاد زن انسان (در صورتى که با او آمیزش کرده باشد) ونوه هاى پسرى و دخترى او به انسان محرمند, چه این اولاد از شوهر قبل باشدو چه از شوهر بعد, اما قبل از اینکه با او آمیزش کرده باشد اولادش به او محرم نیستند.
(مسأ له 1824) خواهر زن انسان به انسان محرم نیست اما در عین حال نمیتواند با او ازدواج کند مگر اینکه زن انسان فوت کند یا طلاق بگیرد در این صورت پس از تمام شدن عده او میتواند با خواهرش ازدواج کند.
(مسأ له 1825) برادر زاده زن انسان و خواهر زاده زن انسان که زن انسان عمه یاخاله او میشود, به انسان محرم نیست اما ازدواج با این دو بدون اجازه زن انسان یعنى عمه و خاله آنها جایز نیست .
(مسأ له 1826) مادر پدر زن انسان به انسان محرم است زیرا انسان داماد پسر اومیشود, و داماد پسر مانند داماد دختر و داماد خود انسان به انسان محرم هستند.
(مسأ له 1827) همانطور که عروس خود انسان به انسان محرم است عروس پسر و دختر و نوه هاى پسرى و دخترى همه به انسان محرم هستند.
ولى عروس زن انسان به انسان محرم نیست , یعنى اگر زنى از شوهر دیگر پسرى دارد و آن پسر عروسى کند, زنش به شوهر مادرش محرم نیست .
(مسأ له 1828) یکى از زن هایى که به مرد محرم است ربیبه یعنى دختر زن انسان است که از شوهر دیگر باشد, چه از شوهر قبل باشد چه از شوهر بعد,یعنى اگر زن انسان طلاق بگیرد و شوهر جدید اختیار کند و از او دختر دارشود, آن دختر هم ربیبه شوهر قبل حساب میشود و به او محرم است وهمچنین اگر پسر زن انسان دختردار شود, آن دختر هم ربیبه انسان حساب میشود و محرم است .
البته محرمیت ربیبه مشروط بر این است که انسان با مادر او آمیزش کرده باشدو قبل از دخول , ربیبه محرم نیست .
نه تنها دختر زن بلکه نوه دخترى و پسرى زن نیز به شوهر محرم است چه در وقت عقد باشند یا بعدا به دنیا بیایند.
(مسأ له 1829) خویشان زن انسان غیر مادر مادرش و مادر پدرش و دخترى که از شوهر دیگر است به انسان محرم نیستند, بنابراین خواهر زن , عمه زن , خاله زن , زن برادر زن , برادر زاده زن , خواهر زاده زن و عموزاده زن به انسان محرم نیستند.
و زن پدر زن انسان به انسان محرم نیست یعنى زن پدر زن به جاى مادرزن حساب نمیشود و زن پدر نمیتواند بگوید این شخص داماد من است زیرا داماد او نیست بلکه داماد شوهر اوست .
(مسأ له 1830) مادر زن پدر انسان به انسان محرم نیست یعنى مادر زن جدیدپدرمان به ما محرم نیست , اما زن پدر محرم است .
(مسأ له 1831) اگر مردى بخواهد دختر بچه اى را که بزرگ میکند به او محرم باشد میتواند او را به زن برادرش یا خواهرش بدهد تا او را شیر دهد (باشرایطش ) تا عموى رضاعى یا دائى رضاعى آن دختر شود و به او محرم گرددو همینطور اگر زنى بخواهد پسر بچه اى را که بزرگ میکند به او محرم باشدمیتواند او را به زن برادر خود و یا خواهر خود بدهد تا او را شیر بدهد و عمه رضاعى یا خاله رضاعى آن پسر شود و به او محرم گردد.
(مسأ له 1832) با بله برى و شیرینیخوردن و قرار ازدواج گذاشتن زن و مرد به یکدیگر محرم نمیشوند.
بنابراین قبل از عقد شرعى نمیتوانند نگاه و رفتارزناشویى داشته باشند.

محرمیت از راه شیر (مسأ له 1833) هرگاه زنى کودکى را با شرایطى که در مسائل آینده گفته میشودشیر دهد, آن زن در حکم مادر اوست و آن مرد که صاحب شیر است در حکم پدر او, پدر آن مرد در حکم جد و مادرش در حکم جده و برادر او عمو وخواهرش عمه و فرزندانش برادر و خواهر او محسوب میشوند, همچنین پدر آن زن در حکم جد مادرى و مادرش جده مادرى و برادرش دائى و خواهرش خاله , همچنین دخترى را که زن شیر داده بر شوهر او حرام است (به شرط آنکه با آن زن نزدیکى کرده باشد ) و نیز انسان نمیتواند با مادررضاعى زن خود ازدواج کند زیرا در حکم مادر زن او است و به عبارت دیگرهرگاه زنى بچه اى را با شرایطى که گفته میشود, شیر دهد آن بچه به این عده محرم میشوند: 1. خود آن زن و او را مادر رضاعى میگویند.
2. شوهر آن زن که شیر متعلق به اوست و او را پدر رضاعى گویند.
3. پدر و مادر آن زن هر چه بالا روند, اگر چه پدر و مادر رضاعى او باشند.
4. بچه هایى که از آن زن به دنیا آمده اند یا به دنیا میآیند.
5. بچه هاى اولاد آن زن هر چه پایین روند چه از اولاد او به دنیا آمده , یا اولاد اوآنها را شیر داده باشند.
5. خواهر و برادر آن زن اگر چه رضاعى باشند.
7. عمو و عمه آن زن اگر چه رضاعى باشند.
8. دائى و خاله آن زن اگر چه رضاعى باشند.
9. اولاد شوهر آن زن که شیر متعلق به اوست هر چه پایین روند, اگر چه اولادرضاعى او باشند.
10. پدر و مادر شوهر آن زن که شیر متعلق به اوست هر چه بالا روند.
11. خواهر و برادر شوهرى که شیر متعلق به اوست اگر چه خواهر و برادررضاعى او باشند.
12. عمو و عمه و دائى و خاله شوهرى که شیر متعلق به اوست هر چه بالا رون اگر چه رضاعى باشند, همچنین عده دیگرى که در مسائل بعد گفته میشود دراثر شیر دادن محرم میشوند.
(مسأ له 1834) اگر زنى بچه اى را با شرایطى که در مسائل آینده گفته میشودشیر دهد, پدر آن بچه نمیتواند با دخترها و نوه هائى که از آن زن به دنیا آمده اندازدواج کند.
و نیز بنابر احتیاط نمیتواند دخترهاى شوهرى را که شیر متعلق به او است اگرچه رضاعى باشند و همچنین دخترهاى رضاعى آن زن را براى خود عقد نماید.
نیز نگاه محرمانه به آنها بنابر احتیاط ممنوع است .
(مسأ له 1835) اگر زنى بچه اى را با شرایطى که در مسائل آینده گفته میشودشیر دهد, شوهر آن زن که صاحب شیر است به خواهرهاى آن بچه محرم نمیشود, ولى احتیاط مستحب آن است که با آنان ازدواج نکند, و نیز خویشان شوهر به خواهر و برادر آن بچه محرم نمیشوند.
(مسأ له 1836 ) اگر زنى بچه اى را شیر دهد, به برادرهاى آن بچه محرم نمیشود.
و نیز خویشان آن زن به برادر و خواهر بچه اى که شیر خورده محرم نمیشوند.
(مسأ له 1837) اگر انسان با زنى که دخترى را شیر کامل داده ازدواج کند و با آن زن نزدیکى نماید, دیگر نمیتواند آن دختر را براى خود عقد کند.
نیز اگر بادخترى ازدواج کند, دیگر نمیتواند با زنى که آن دختر را شیر کامل داده ازدواج نماید.
(مسأ له 1838) انسان نمیتواند با دخترى که مادر, یا مادر بزرگ انسان او راشیر کامل داده ازدواج کند.
و نیز اگر زن پدر انسان از شیر پدر او دخترى را شیرداده باشد, انسان نمیتواند با آن دختر ازدواج نماید و چنانچه دختر شیرخوارى را براى خود عقد کند بعد مادر یا مادر بزرگ یا زن پدر او از شیر همان پدر, آن دختر را شیر دهد, عقد باطل میشود.
(مسأ له 1839) با دخترى که خواهر, یا زن برادر انسان از شیر برادرش او راشیر کامل داده نمیشود ازدواج کرد, و همچنین است اگر خواهرزاده یابرادرزاده , یا نوه خواهر یا نوه برادر انسان آن دختر را شیر داده باشد.
(مسأ له 1840 ) اگر زنى بچه دختر خود را شیر دهد, آن دختر به شوهر خودحرام میشود.
و همچنین است اگر بچه اى را که شوهر دخترش از زن دیگردارد شیر دهد.
ولى اگر بچه پسر خود را شیر دهد, زن پسرش که مادر آن طفل شیر خوار است بر شوهر خود حرام نمیشود.
(مسأ له 1841) اگر زن پدر دخترى , بچه شوهر آن دختر را از شیر آن پدر شیردهد, بنابر احتیاط آن دختر به شوهر خود حرام میشود, و باید با طلاق از هم جدا شوند, خواه بچه از همان دختر باشد و یا از زن دیگر شوهر او.
(مسأ له 1842) شیر دادنى که باعث محرمیت میشود شرائطى دارد که درکتابهاى مفصل آمده است در اینجا به دو شرط آن اشاره میکنیم : 1 ـ کودک پانزده مرتبه یا یک شبانه روز شیر کامل بخورد یا آن مقدار شیر به اوبدهند که بگویند از آن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روئیده است و احتیاط آن است که اگر ده مرتبه شیر بخورد و بین آن ده مرتبه چیزى دیگرى نخورد, کسانى که در اثر شیر خوردن , به او محرم میشوند با اوازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند.
2 ـ دو سال کودک تمام نشده باشد;Š بنابر این بعد از تمام شدن دو سال اگر به اوشیر بدهند به کسى محرم نمیشود.
(مسأ له 1843) همانطور که در مسأ له سابق گفته شد اگر کودکى یک شبانه روزشیر زنى را بخورد باعث محرمیت میشود, ولى باید در بین یک شبانه روزغذا یا شیر زن دیگرى را نخورد, مگر اینکه غذا به قدرى کم باشد که به حساب نیاید, همچنین در بین پانزده مرتبه شیر خوردن باید شیر زن دیگرى را نخوردو در هر مرتبه باید به قدرى بخورد که سیر شود و بنابر احتیاط دو دفعه شیرخوردن بطور ناقص , نه دو دفعه حساب میشود و نه یک دفعه و باید احتیاط مراعات شود.
(مسأ له 1844) اگر زن از شیر شوهر خود بچه اى را شیر دهد, بعد شوهر دیگرى کند و از شیر او بچه دیگرى را شیر دهد, آن دو بچه به یکدیگر محرم نمیشوند, اگر چه بهتر است با هم ازدواج نکنند و نگاه محرمانه به یکدیگرنیندازند.
(مسأ له 1845) اگر زن از شیر یک شوهر چندین بچه را شیر دهد, همه آنان به یکدیگر و به شوهر و به زنى که آنان را شیر داده محرم میشوند.
(مسأ له 1846) اگر کسى چند زن داشته باشد و هر کدام آنان با شرایطى که گفتیم بچه اى را شیر دهد, همه آن بچه ها به یکدیگر و به آن مرد و به همه آن زنهامحرم میشود.
(مسأ له 1847) اگر کسى دو زن شیر ده داشته باشد و یکى از آنان بچه اى را مثلاهشت مرتبه و دیگرى هفت مرتبه شیر بدهد آن بچه به کسى محرم نمیشود.
(مسأ له 1848) اگر زنى از شیر یک شوهر پسر و دخترى را شیر کامل بدهد,خواهر و برادر آن دختر به خواهر و برادر آن پسر محرم نمیشوند.
(مسأ له 1849) زنى که برادر انسان را شیر داده به انسان محرم نمیشود, اگر چه احتیاط مستحب آن است که با او ازدواج نکند.
(مسأ له 1850) انسان نمیتواند با دو خواهر, که در اثر شیر خوردن , خواهریکدیگر شده باشند ازدواج کند.
(مسأ له 1851) اگر زن از شیر شوهر خود افراد ذیل را شیر دهد, شوهرش بر اوحرام نمیشود, ولى بهتر است این کار را نکند : 1. برادر و خواهر خود را.
2. عمو و عمه و دائى و خاله خود را.
3. عمو زاده و دائى زاده خود را.
4. برادر زاده خود را.
5. برادر شوهر یا خواهر شوهر خود را.
5. خواهر زاده خود, یا خواهر زاده شوهرش را.
7. عمو و عمه و دائى و خاله شوهرش را.
8. نوه زن دیگر شوهرش را.
(مسأ له 1852) هرگاه زنى دختر عمه یا دختر خاله کسى را شیر دهد به او محرم نمیشود, ولى احتیاط مستحب آن است که با او ازدواج نکند.
(مسأ له 1853) کسانى که در اثر شیر خوردن با یکدیگر خویشاوند میشوندمستحب است یکدیگر را احترام کنند, ولى حقوق خویشاوندى ندارند و ازیکدیگر ارث نمیبرند.
(مسأ له 1854) شیر دادنى که سبب محرمیت است به دو چیز ثابت میشود.
اول : خبر دادن عده اى که انسان از گفته آنان یقین پیدا کند.
(و اگر فقط اطمینان پیدا شود نباید با او ازدواج کند و اگر ازدواج کرد بنابر احتیاط باید او را طلاق بدهد و از او جدا شود) دوم : شهادت دو مرد عادل .
شهود باید شهادت دهند که شرایط شیر دادن هم مراعات شده است یعنى بگویند دیده اند که فلان بچه مدتها (که حتما شامل 15مرتبه میشود) از پستان فلان زن شیر خورده است و در آن مدت غیر از شیرچیز دیگرى نخورده است .
و در صورت شهادت یک مرد و یک زن یا چهارزن بنابر احتیاط با او ازدواج نکند و اگر ازدواج کرد بنابر احتیاط باید او را طلاق دهد و از او جدا شود.
(مسأ له 1855) هرگاه ندانند آیا کودک به مقدارى که موجب محرم شدن است شیر خورده یا نه , محرم بودن ثابت نمیشود و باید یقین یا اطمینان حاصل شود.
(مسأ له 1856) مستحب است از زنها جلوگیرى کنند که هر بچه اى را شیرندهند زیرا ممکن است فراموش شود که به چه کسانى شیر داده اند و بعدا دونفر محرم با یکدیگر ازدواج نمایند.
(مسأ له 1857) زن میتواند بدون اجازه شوهر بچه دیگرى را شیر دهد, به شرط آن که حق شوهر از بین نرود, ولى جایز نیست بچه اى را شیر دهد که دراثر شیر دادن به او به شوهر خود حرام شود.

زنانى که ازدواج با آنان حرام است (مسأ له 1858) ازدواج با زنهایى که مثل مادر و خواهر و مادر زن با انسان محرم هستند حرام است .
(مسأ له 1859) اگر با زنى که براى خود عقد کرده نزدیکى هم نکرده باشد, تا وقتى که آن زن در عقد او است , بنابر احتیاط نمیتواند با دختر او ازدواج کند.
(مسأ له 1860) اگر زنى را به ازدواج دائم یا موقت براى خود عقد کند, تا وقتى که آن زن در عقد اوست نمیتواند با خواهر آن زن ازدواج نماید.
(مسأ له 1861) اگر مرد, با طلاق رجعى از همسرش جدا شود, در بین عده نمیتواند خواهر او را عقد نماید ولى در عده طلاق بائن میتواند با خواهر اوازدواج کند و در عده ازدواج موقت نیز بنابر احتیاط نمیتواند با خواهر او ازدواج کند.
(مسأ له 1862) انسان نمیتواند بدون اجازه زن خود با خواهرزاده و برادرزاده نسبى یا رضاعى او ازدواج کند و اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد کند اگر چه بعد زن رضایت دهد, بنابر احتیاط کافى نیست و نیاز به عقد مجدد دارد.
(مسأ له 1863) اگر انسان پیش از آن که دختر عمه یا دختر خاله خود را بگیرد بامادر آنان زنا کند, بنابر احتیاط دیگر نمیتواند با آنان ازدواج نماید و اگر با آنهاازدواج نماید و پیش از آنکه با آنان نزدیکى کند با مادرشان زنا کند احتیاط آن است که با طلاق از آنها جدا شود.
(مسأ له 1864) اگر با زنى غیر از عمه و خاله خود زنا کند, بنابر احتیاط نباید بادختر او ازدواج کند, ولى اگر زنى را عقد نماید و با او نزدیکى کند بعد با مادراو زنا کند, آن زن بر او حرام نمیشود و اما اگر بعد از عقد و پیش از آمیزش بامادرش زنا کند, احتیاط آن است که زن را طلاق دهد و دیگر هم او را نگیرد.
(مسأ له 1865) زن مسلمان نمیتواند با کافر ازدواج کند و همچنین بنابراحتیاط مرد مسلمان نمیتواند زن کافر بگیرد, ولى ازدواج موقت با زنان اهل کتاب مانعى ندارد.
(مسأ له 1866) بنابر احتیاط اگر با زنى که در عده طلاق رجعى است زنا کند آن زن بر او حرام میشود و بنابر احتیاط در عده ازدواج موقت و عده وفات وطلاق بائن نیز حکم همین است .
(مسأ له 1867) اگر با زن بى شوهرى که در عده نیست زنا کند, بعدا میتواند آن زن را براى خود عقد نماید, ولى بنابر احتیاط پیش از آنکه زن توبه کند با اوازدواج نکند و بنابر احتیاط صبر کند تا آن زن حیض ببیند بعد اورا عقد کند واگر دیگرى بخواهد او را عقد کند لازم نیست صبر کند و قبل از توبه هم میتواند با او ازدواج کند مگر اینکه مشهور به زنا باشد.
(مسأ له 1868) هرگاه زنى را که در عده دیگرى است براى خود عقد کندچنانچه مرد و زن یا یکى از آنان بداند زن در عده است و نیز بداند عقد کردن زن در عده حرام است آن زن بر او حرام ابدى میشود, خواه با او نزدیکى کرده باشد یا نه , ولى اگر هیچ کدام ندانند زن در عده است و ندانند عقد کردن زن درعده حرام است , اگر با هم نزدیکى کرده باشند زن بر او حرام میشود و اگرنزدیکى نکرده باشند حرام نمیشود.
(مسأ له 1869) اگر انسان با آنکه میداند زنى شوهر دارد و ازدواج با او حرام است , با او ازدواج کند باید از او جدا شود و بنابر احتیاط بعدا هم نمیتواند اورا براى خود عقد کند.
و اگر بداند شوهر دارد و نداند ازدواج با او حرام است ,بنابر احتیاط باید با طلاق از او جدا شود و دیگر نمیتواند با او ازدواج کند واگر نداند آن زن شوهر دارد ولى بعد از ازدواج , با او نزدیکى کرده باشد و بعد متوجه شود شوهر دارد, بنابر احتیاط باید با طلاق از او جدا شود و دیگرنمیتواند با او ازدواج کند.
(مسأ له 1870) زن شوهردار اگر زنا کند بر شوهر خود حرام نمیشود وچنانچه توبه نکند و بر روابط نامشروع خود باقى باشد بهتر است شوهرش اورا طلاق دهد ولى باید مهریه اش را بدهد و اگر به این کار شهرت پیدا کند, بنابراحتیاط واجب , باید شوهر او را طلاق دهد.
(مسأ له 1871) مادر و مادر بزرگ و خواهر و دختر و نوه پسرى که لواط داده برلواط کننده حرام است , اگر چه بنابر احتیاط لواط کننده نابالغ و لواط دهنده بالغ ‌باشند.
ولى اگر گمان کند که دخول شده , یا شک کند که دخول شده یا نه , بر اوحرام نمیشوند.
(مسأ له 1872) اگر با مادر یا خواهر یا دختر کسى ازدواج کند و بعد از ازدواج ودخول , با آن کس لواط کند بنابر احتیاط آنان بر او حرام میشوند و با طلاق دادن باید از هم جدا شوند.
و به جهت عمل شنیع لواط که از گناهان کبیره است باید فورا توبه کند.
(مسأ له 1873) اگر کسى در حال احرام , که یکى از اعمال حج است با زنى ازدواج کند عقد او باطل است و چنانچه میدانسته که زن گرفتن در حال احرام ,حرام است , زن بر او حرام ابدى میشود.
(مسأ له 1874) اگر زنى که در حال احرام است با مردى که در حال احرام نیست ازدواج کند, عقد او باطل است و اگر زن میدانسته که ازدواج در حال احرام حرام است , بنابر احتیاط دیگر با آن مرد نمیتواند ازدواج کند.
(مسأ له 1875) اگر مرد یا زن براى حج یا عمره محرم شوند ولى طواف نسأ رابه جا نیاورند نمیتوانند با کسى روابط زناشویى برقرار کنند.
(مسأ له 1876) هرگاه کسى دختر نابالغى را با اجازه ولى او براى خود عقد کند,پیش از آنکه نه سال دختر تمام شود آمیزش با او حرام است و بنابر احتیاطحتى بعد از نه سال نیز اگر آمادگى جسمانى نداشته باشد.
ولى در هر حال اگرآمیزش کند و او را افضأ (1) نماید آن زن بر او حرام نمیشود, ولى بنابر احتیاطتا آخر عمر نباید با او نزدیکى کند و اگر افضأ نشود نیز بنابر احتیاط تا آخرعمر نباید با او نزدیکى کند.
(مسأ له 1877) زنى را که سه مرتبه طلاق داده اند بر شوهرش حرام میشودولى اگر با شرایطى که در کتاب طلاق گفته میشود با مرد دیگرى ازدواج کند وسپس طلاق بگیرد میتواند با شوهر اول دوباره ازدواج کند.

احکام حجاب و نگاه به نامحرم و فعالیت اجتماعى بانوان (مسأ له 1878) واجب است زن بدن و موى خود را از نامحرم بپوشاند و بنابراحتیاط از پسر نابالغ که خوب و بد را میفهمد نیز بپوشاند, و پوشانیدن صورت و دستها تا مچ نیز بنابر احتیاط لازم است .
(مسأ له 1879 ) در حجاب , لباس خاصى شرط نیست .
همین کافى است که زن خود را در برابر نامحرم به هر وسیله اى بپوشاند.
ولى پوشیدن لباسهاى تنگ وچسبان و همچنین لباسهاى زینتى اشکال دارد;Š نیز بنابر احتیاط باید پوشش زنها به گونه اى باشد که برجستگیهاى بدن آنان نمایان نباشد.
(مسأ له 1880) پوشیدن هرگونه لباسى که رنگ یا مدل آن معمولا میهج باشدیعنى توجه نامحرم را جلب کند چه براى زن و چه براى مرد جایز نیست .
(مسأ له 1881) نمایان بودن چانه , گردن , گوش , سینه , ساعد و بازوى خانمهاجایز نیست و باید این قسمتها را از نامحرم بپوشانند.
(مسأ له 1882) پوشیدن لباس نازک و لباسى که در صورت تابش نور بدن زن نمایان میشود در جایى که نامحرم باشد اشکال دارد;Š همچنین پوشیدن لباس رنگین و چشمگیر در صورتى که براى زن زینت حساب شود و نامحرم او راببیند اشکال دارد.
(مسأ له 1883) جایز نیست کف پا, روى پا و یا پاشنه پاى زنان در برابر نامحرم نمایان باشد.
(مسأ له 1884) زنان نباید در حضور نامحرم جورابهاى نازک پانما بپوشند.
(مسأ له 1885) زیر ابرو برداشتن و بند انداختن براى بانوان زینت حساب میشود وباید از نامحرم بپوشانند.
(مسأ له 1886) نگاه مرد و زن به جنس مخالف یا همجنس , اگر تؤام با شهوت باشد, حرام است مگر آنکه زن و شوهر باشند.
(مسأ له 1887) نگاه مرد به بدن و موى زن نامحرم جایز نیست بلکه بنابراحتیاط به صورت و دستها تا مچ نیز نمیتوان نگاه کرد.
همچنین نگاه به بدن وموى دختر نابالغى که خوب و بد را تشخیص میدهد, بنابر احتیاط جائزنیست .
(مسأ له 1888) اگر نگاه به قصد نگاه نباشد بلکه نگاهى باشد که معمولا دراثناى درس یا داد و ستد پیش میآید, اشکال ندارد.
(مسأ له 1889) بنابر احتیاط نگاه زن به بدن مرد نامحرم و پسر نابالغى که خوب و بد را تشخیص میدهد, جائز نیست و نگاه به آن مقدار که معمولانمیپوشانند مثل سر و گردن و مقدارى از دست و پا اشکالى ندارد.
(مسأ له 1890) اگر خانمى ببیند یا بداند نامحرم به دست و صورت او به قصدلذت نگاه میکند باید دست و صورت خود را از دید او بپوشاند, اگر چه آرایش نکرده باشد.
(مسأ له 1891) بنابر احتیاط مرد نباید دختر نامحرم 6 ساله به بالا را بغل کند یاروى پاى خود بگذارد.
(مسأ له 1892) نگاه عادى به دست و صورت زنان اهل کتاب جایز است , به شرط آنکه نترسد که به حرام بیفتد و بنابر احتیاط باید به غیر دست و صورت نگاه نکند.
(مسأ له 1893) نگاه به عکس زن نامحرمى که پوشش کامل ندارد در صورتى که او را بشناسد جایز نیست و اگر او را نشناسد جایز است مشروط بر آنکه به قصد لذت و ریبه نباشد.
(مسأ له 1894) نگاه زن به عکس مرد جایز است خواه مرد را بشناسد یا نشناسدمشروط بر آنکه به قصد لذت و ریبه نباشد.
(مسأ له 1895) نگاه به نامحرم در تلویزیون یا فیلم , حکم نگاه به عکس رادارد.
(مسأ له 1896) نگاه کردن به عورت دیگرى حرام است , اگر چه از پشت شیشه یا در آیینه یا آب صاف و مانند اینها باشد.
و بنابر احتیاط, واجب است که به عورت بچه ممیز هم نگاه نکنند.
ولى زن و شوهر میتوانند به تمام بدن یکدیگر نگاه کنند.
(مسأ له 1897) حضور در مهمانیهاى مختلط که زنان نامحرم پوشش کامل ندارند جایز نیست .
(مسأ له 1898 ) حرکت و بوق زدن ماشین عروس در سطح شهر اگر موجب اذیت و آزار مردم یا جلب نظر نامحرم به صورت عروس شود جایز نیست .
(مسأ له 1899) خرید لباس ابریشم خالص و هرگونه طلا براى استفاده داماد,جایز نیست (اگر چه حلقه یا دگمه سر دست یا ساعت باشد).
(مسأ له 1900) خودنمایى زن یا مرد به قصد تحریک جنسى یا جلب توجه نامحرم جایز نیست .
(مسأ له 1901) خانمها نمیتوانند براى تماشاى مسابقات ورزشى که مردهاپوشش کافى ندارند مثل شنا, کشتى , وزنه بردارى , فوتبال و... به اماکن ورزشى بروند.
(مسأ له 1902) رانندگى , آموزش نظامى , تحصیل و هرگونه حضور در اجتماع براى بانوان جایز است به شرط آنکه اولا: پوشش اسلامى و عفت عمومى رارعایت کرده و از اختلاط با نامحرم بپرهیزند و ثانیا حضور آنان مستلزم تضییع حقوق شوهران نباشد.
ولى با این حال مطابق آنچه از کتاب و سنت استفاده میشود بهتر است زنان در اجتماعاتى که نامحرم وجود دارد ظاهر نشوند.
(مسأ له 1903) اجراى برنامه هاى خلاف عفت و غیرت و تعالیم اسلامى دراماکن و معابر عمومى به اسم ورزش بانوان , علاوه بر آنکه نمایش اندام بانوان (اگر چه پوشیده باشد), به مردان نامحرم است , مستلزم ترویج فحشأ ومنکرات است و حضور در این برنامه ها و پخش و تماشا و تشویق و ترغیب به آنها حرام است .
(مسأ له 1904) مرد و زنى که با هم محرمند مثل خواهر و برادر میتوانند به بدن یکدیگر غیر از عورت , بطور عادى نگاه کنند, اگر چه احتیاط این است که به مابین ناف و زانو نگاه نکنند, بلکه بنابر احتیاط به غیر از آنچه در میان محارم معمول است , نگاه نکنند.
(مسأ له 1905) مرد و زن نامحرم نمیتوانند با یکدیگر دست بدهند و یاهرگونه تماس بدنى داشته باشند.
(مسأ له 1906) نشستن در کنار نامحرم در تاکسى و یا وسیله نقلیه دیگر که تماس از روى لباس است , اشکال ندارد.
(مسأ له 1907) قدم زدن و گفت و شنود با نامحرم اگر به قصد لذت نباشداشکالى ندارد.
(مسأ له 1908) عکس انداختن مرد از زن نامحرم اگر مستلزم نگاه به او باشدبنابر احتیاط جایز نیست .
(مسأ له 1909) هرگاه پرستار یا دکتر ناچار باشد دست به عورت بیمار بزند بایددستکش یا مانند آن در دست داشته باشد;Š همچنین اگر دکتر و پرستار مردناچار باشد دست به بدن زن بزند یا دکتر و پرستار زن دست به بدن مرد بزند,ولى در صورت ضرورت و ناچارى اشکال ندارد.
(مسأ له 1910) اگر مرد براى معالجه زن نامحرم ناچار باشد که او را نگاه کند ودست به بدن او بزند اشکال ندارد, ولى باید به حداقل اکتفا کند.
یعنى اگر بانگاه کردن بتواند معالجه کند نباید دست به بدن او بزند و اگر با دست زدن بتواند معالجه کند, نباید او را نگاه کند.
(مسأ له 1911 ) نگاه دکتر مرد به زن نامحرم براى معالجه در صورت ضرورت جایز است .
(مسأ له 1912) در غیر موقعیت اضطرارى زنان یا مردان نمیتوانند بمنظورآمپول زدن یا فشار خون گرفتن یا دیگر خدمات پزشکى به بدن نامحرم نگاه کنند یا آن را لمس کنند.
(مسأ له 1913) اگر زن شغلى دارد که مراعات حجاب براى او ممکن نیست ,باید شغلى را انتخاب کند که بتواند حجاب شرعى را رعایت نماید.
(مسأ له 1914) نگاه مرد به زنى که میخواهد با او ازدواج کند به منظور اطلاع ازعیوب و زیبائیهاى او جایز است .
حتى اگر با یکبار نگاه کردن این منظورحاصل نشود, میتواند چند بار در چند مجلس نگاه کند.
(مسأ له 1915) تحقیق درباره سابقه و عیوب هر یک از زوجین یا خانواده هاى آنها اگر در تصمیم به ازدواج دخیل باشد, جایز است و حکم تجسس را ندارد.
(مسأ له 1916) شنیدن صداى زن نامحرم به طور عادى اشکال ندارد, اما اگرصداى زن مهیج باشد نباید به آن گوش داد.
(مسأ له 1917) زن نباید لحن صدا یا کیفیت پوشش و طرز نگاه و راه رفتن اوهوس انگیز و موجب جلب نظر مردان باشد.
(مسأ له 1918) تولید, چاپ و نشر هرگونه کتاب , مقاله , مجله , عکس , دیسک و فیلمى که موجب تحریک جنسى نوع خواننده ها شود, حرام است و نگاه ومطالعه آن جایز نیست .
(مسأ له 1919) بنابر احتیاط مرد و زن نامحرم نباید در محل خلوتى که کسى نمیتواند به آنجا وارد شود, بمانند, حتى اگر خوابیده باشند.

منبع:al-shia.org

  • محسن امیری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی